واقعگرایی در ایده وبرداشت بارعایت حقوق همگانی



از آنجا که غفلت مهمترین آفت تهدیدکننده ی واقع گرایی است بیشترین کسانی که سعی در توجیه کردارها، رفتار و اندیشه های گوناگون اجتماعی، عقیدتی، ی و اقتصادی ویژه ی خودشان دارند از ترفندها ی اغفالگرایانه بهره گرفته و افراد را به سوی فراموشی یا اجتناب از واقعگرایی براساس سرگرمی و اشتغال بر واقع نمایی هایی را دارند که اگرهم واقعیت تلقی شوند در مراحل و مرتبه های بعدی قرار دارند بنابر این چهره های قداست و خدایی در بعد عقیدتی در عین حالی که با توجیهاتی واقع امر شمرده می شود در مراتب بعدی هستند؛ به عنوان مثال پیروان جناب معاویه به بهانه ی خونخواهی خلیفه ی کشته شده ای که قرائن و شواهد نشانگر کشته شدن او به وسیله ی مروان حمار فرستاده ی ویژه ی معاویه حکایت دارد در برابر بیعت کنندگان امیرالمؤمنین(ع) که بیشترین آنان صحابی پیامبر(ص) بودند قدبرافراشته و گروندگان خود را فریفتند.


اینکه واقعگرایی مناسب طبع همه ی انسانها با هر گرایشی که باشند بوده و در همه ادوار اعصار پذیرفته ی بسیار ارزشمند جوامع بشری گردیده است برای کسی قابل انکار نیست؛ گمراهی و انحراف از واقع خود خطری است که از پدیده های زایده ی کجرویی های پنهان و آشکار پذیرش موهومات به جای واقع و بدتر از آن باورهای غلط مبتنی بر موهومات ساخته و پرداخته ی خودفریبی و عوامفریبی گسترده بوده که با غفلت و اغفال افراد جوامع بشری صورت عملی به خود گرفته است.


اینکه واقعگرایی بهترین ایمن ساز انسان از انحراف وانحطاط بوده ومی باشد؛ازاصول مسلّم به اثبات رسیده بوده وهست؛ وانسان با نگریستن به واقع و تبعیت از بایستگی های آن از هر خطا و خطری درامان می ماند. با این اوصاف بارها و بارها دچار توجیهاتی برای دور زدن واقعگرایی و واقع نگری می شویم گویا ریشه ی این غفلت از واقع علی رغم میل باطنی ریشه در اعماق زندگی روزمرهی انسانها دوانیده به طوری که هرعصر ودورانی آثار مخرب آن دامنگیر همه ی انسانها بوده وهست؛ چرا با اینکه شعارهای دروغین ووعده های بی پایه واساس فریبکاران را بارها و بارها شنیده و دیده ام بازهم خام اینگونه ترفندها می شویم؟ راهکار را می دانیم اما به راحتی اسیر و گرفتار شیادانه و دامهای حیله و نیرنگ می شویم؟! البته اگر پیش از اینهمه پیشرفت اطلاع رسانی ترفند فریبکاران توجیه داشته پس از آن چرا بازهم فریبکاران برنده و مردم عادی بازنده اند؟!

در واقعگرایی بایستی به دنبال پاسخهای واقعی اینگونه مجهولات باشیم تا بلکه با تقویت خود بتوانیم بر خود ایمنی کامل در این زمینه دست بیابیم.


دکانداران مذاهب فرقه های منتسببر ادیان توحیدی به ویژه اصحاب سفسطه و جدل انتسابی بر عرفان نماهای من درآوردی متکی بر آموزه های تخطئه ی خرد وخردورزی با شیوههای پوپولیستی (عوامفریبی) یافتههای خردورزانهرا در تباین ،تضاد وحتی تناقض با آموزه های معنوی تلقی نموده و بر طبل خرد شرعی می کوبند حال آنکه ما امر بهالشرع امر به العقل اصلی انفکاک ناپذیر بوده وواقعگرایی مشروع مورد تأیید ادیان آسمانی با آنچه که خردورزی سالم انسانی یافته است هیچمنافاتی نداشته و ندارد.


با اینکه کلام الله مجید لااکراه فی الدین را به طور صریح و آشکار بیان فرمود و دلیل روشن آن را تحقق یافتن روشنگرانه ی راه رشد از راه غی و نافرمانی یا بیراهه معرفی نموده که آزادی عمل باور واقعی داشتن را سرلوحه ی کار قرار داده نمی دانم با کدامین دلیل و برهان گرم نگهداشتن بازار ریا و ریاکاری را از ترس های توهمی دین مداران می توان از ترس مرگ بر سنت و آیین سنتی نیاکان ماندن را دین یا باور نامید؟! در حالی که آیات محکمات فراوانی با بیان واضح منع از پیروی نیاکان گمراه فرموده است. همچنانکه در سوره ی یس آیه ی 6و7 می فرماید: لِتُنذِرَ قُوماٌ ما اُنذِرَ آبآؤُهُم فَهُُم غافِلُون. لَقَد حقُّ القُولِ علی اَکثَرِهِم فَهُم لایُؤمِنُون» قرآن را برای انذار دادن کسانی قرار دادیم که پدرانشان چنین کاری را به موجب غفلت نکردند؛ حق واقعی قول بربیشترین آنان محقق گردید یعنی گمراهی و ضلالت پس آنان ایمان نمی آورند؛ غفلت پدران اغلب به دلیل باور غلطشان براستحکام دلایل عوامانه تقلید از پدران یا اطمینان داشتن بر ترس از ترک آیین ممکن است صورت گرفته باشد که در ادیان و اعتقادات موروثی کنونی هم بروز چنین غفلت های خطرناک منجر بر به زنجیر کشاندن نسل نو به طور آشکار مشهود و مبرهن است برای خود ایمنی دارندگان باورهای یقینی لازم است کنار گذاشتن شیوه ی آزموده شده ی قرون و اعصار که جز گمراهی ببار نیاورده به جای تعیین تکلیف بردیگران و مؤکد نمودن غافلانه با توسل بر اجبار و اکراه ایمان و اعتقاد بر کیاست و توانمندی تشخیص راستین نسل نو داشته باشند.   


در اینکه باورها آسیب پذیرند وممکن است حوادث ووقایع پیرامونی درآنها خلل ایجادنمایند یک واقعیتی قابل لمس وانکارناپذیراست که این امرایجاب می کند به طور جدّی فکری به خودایمنی نموده وتدابیری اندیشید تا سلامت و پایداری در برابر تهدیدگران سلامت تأمین گردد وزمینه ی شکوفایی و توسعه ی باورهای راستین فراهم شود  که این مهم نیز مستم بیداری آگاهانه با ایمن سازیهای کاربردی است؛ به راستی خرافات و موهوماتی را که سالیان متمادی حاکمیت بی رقیب  اذهان وافکار بوده چگونه میتوان شناخت شناسان؟! به ویژه  اگرلباس قداست هم برتن کرده  باشد درافتادن با آن بسیار مشکل است حتّی در حیطه ی وجودی خود ما چه رسد بر سایرین از افراد جوامع بشری! این عرایض را برای اینکه تلنگری در جهت بیدارباش واقعی زده باشم تقدیم شما نموده و خودم را بیش از همه مم بر رعایت احتیاط های بایسته می دا نم و بازنگری دائمی و ادامه دار را بسیار کارساز می دانم البته به یاری همدیگر هم در جوامع بشری نیازمندم. همچنانکه هرکسی به نوبه ی خودش نیازمند چنین اقدام متهورانه ای است برای رسیدن به جهاد بانفس و کامیابی در میدان مبارزه آماده و مستعد گردد.        


مراقبه در همه حال برای مصونیت لازم و ضروری بوده و تنها شامل یک بعد از ابعاد زندگی یا نوع زیست نبوده ونمی باشد؛بنابراین همچنانکه اهتمام بر تأمین سلامت جسم و اعضای بدن ضرورت دارد که ما را از در معرض خطر قرار دادن باز می دارد؛ فکر، اندیشه و راهی هم که برای اندیشیدن برگزیده ایم برای آپدیت کردن و به روز کردن نیازمند بازنگری برای توشدن با دگرگونیهای تحقق یافته در دانشهای مطرح روز است؛ شیوه ها و روشهایی که برگزیده ایم برای واقعگرایی و واقع نگری چنانچه با روز مطابقت نداشته باشد ما را در انزوای کامل خواهد کشاند؛ تا جایی که جز خود ما کسی را یارایی فهم منظور و مراد ما نخواهد ماند! اگر یافته ای را روزی به ما به عنوان واقع معرفی کرده اند یا خود ما یافته ایم جهت مصون ماندن از گمشدگی نادانسته به تالابهای وهم وخیال گرفتار آمدن ببار میآورد نیاز به مراقبه دارد! البته اجازه میخواهم که در اینجا به همین اشاره ی کوتاه اکتفا کرده ادامه ی بحث را به بعد موکول نماییم. کامیابی همه جانبه را برای همه ی شما عزیزان خواننده آرزومندم. 


حمایت و پشتیبانی ازاشتغال و کارآفرینی متناسب با محدودیت قرنطینه ی کوید 19در جهت رفع بیکاریهای اجباری چنانچه در دستور کار کارآفرینان خوش ذوق مبتکرقرار بگیرد در واقع میتواند خیلی از پیآمدهای ناخوشآیندی را که برای اکثریت قریب به اتفاق ببار بیاورد تبدیل به فرصت شغلی نموده و انبوهی از نیازمندیهای زندگی را برطرف نماید. البته بهرمندی از شبکه های آموزش مجازی هیچگونه سازگاری اخلاقی و انسانی نداشته و ندارد؛ به ویژه از مدیران دولتی ومؤسساتی که لحاظ موقعیت فعلی از وظ مسلم آنان میباشد، طمع ورزی بر دریافت مالیات نسبت به هزینه ی هنگفت آموزش مجازی با استفاده از بسته های اینترنتی از اجحافهای غیرمنطقی میباشد که موجبات ترک تحصیل عده ی زیادی را فراهم می نماید؛ چرا که انتظار حمایت از دولت انتظار بی جایی نبوده و نیست . بنابر این لازم است اگر دست اندرکاران جرأت پشتیبانی از اقشار محروم را به خود نمی دهند حداقل از آنچه که برخلاف اصول و قواعد حاکم بر مالیات که باید بردرآمد باشد نه هزینه صرف نظر نمایند و در این باره با توجه به ازدیاد استفاده ی مشتریانی که از بد حادثه به اینترنت پناه آورده اند توجیه مطلوبی برای این مهم است که مع الاسف مسئولین امر فقط به دلیل آزمندی و طماعی است که همچنان مصر دریافت هزینه ی مازاد تحت عنوان مالیات و گران کردن بسته ها می باشند؛ از آنجا که امکان رقابت را از بین برده وهمگی با ملاحظاتی اعم از جناحی وغیره تبانی بر جیب بری به ظاهر قانونی در این وانفسای فقر و تنگدستی ادامه می دهند.                                                                                                                                              


تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

زنان نام آور ایرانی دومینوی زندگی خرید و فروش انواع ضایعات اهن در تهران اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس کهگیلویه وبویراحمد هلال احمر رودان kharid-14006 آریایی ساخت استخر و عایق بندی استخر mohandestamam وبلاگ هم مسیر | دلنوشته های رضا محمودصالحی